سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که حکمتی را نشر داد، با آن یاد می شود [امام علی علیه السلام]

عطر نماز

یا حق

سلام

هر ماشینی که می خواد راه بیفته یه مدتی نیاز داره تا رو ریل بیفته. ماشین نو هم باید آب گیری بشه. عطر نماز که سهله.

استارت عطر نماز هم چون با مسافرت های پی در پی من همراه شد خیلی دیگه استارتی شد.

چه کنیم روزگارست دگر.

شنیدید شتر در خواب بیند پنبه دانه؟ ما هم به امید سایت همچی پنبه می خوردیم دیدنی. البته بلا تشبیه

خلاصه از سفر طول و درازمون برگشتیم و آمدیم که بمانیم البته مشروط بر اینکه خدا بخواهد.

و آمدیم که عطر نماز را پر بار تر از قبل راه بیندازیم اما مشروط بر اینکه خدا بخواهد.

و اما برای شروع:

تو عطر نماز خدا بیامرز قبلی یه قسمت داشتیم به نام ره آورد سفر. ترجیح می دم که از این سفری که بین 4 تا شهر در حال رفت و آمد بودم یه خاطره بگم یا میشه گفت یه ره آورد.

تو خونه ما رو مسئله کتاب خیلی حساسیت نشون داده می شه طوری که هر وقت پدر بزرگوار منزل میان بعد سلام اولین جمله و سوالشون اینه که امروز چقدر کتاب خوندی؟

حالا نه فکر کنید خیلی کتاب خون هستیما، شاهد بر حرفم اینه که معمولا هفته ای یکی دوباری سر کتاب نخوندن ها اوضاع داشتیم.

این سری که تهران بودم بابا می گفتن: اوایل طلبگی یه استادی داشتیم که می گفت اگر هرکسی به تعداد دفعاتی که در روز دستشویی می ره یه صفحه کتاب بخونه کلی کتاب خون و کتاب خونده شده داشتیم.

خیلی رفتم تو فکر.

یک جامعه اسلامی که باید نسل به نسل فرهنگ دینی و اسلامی رو انتقال بده به نظر شما مگه تو مدرسه و دانشگاه مخصوصا دانشگاه های این دور و زمونه چقدر به آدم یاد می دن که خودمون رو بی نیاز از کتاب خوندن می دونیم؟

اصلا چقدر می دونیم که در خودمون نیازی به کتاب و بیشتر دونستن نمی بینیم.

چرا اینقدر تو جامعه ما تبلیغ کتاب کم میشه؟

اینقدری که صرف شکم می کنیم که نصفش نجاست می شه چرا صرف کتاب نمیکنیم؟

چرا از 100 تا روحانی که بالا منبر صحبت میکنن به اندازه تعداد یه دستت هم توصیه کتاب خونی نمیکنن؟

من تو یه طایفه شیر تا پیر روحانی بودم و بالتبع تو جماعت روحانی خیلی رفت و آمد داشتم. پای منبر خیلی ها هم نشستم، سه نفر رو دیدم که رو کتاب خوانی خیلی تاکید می کنن: مقام معظم رهبری، آقای قرائتی، بابام

چرا از مسئولین گرفته تا معلم ها و پدر و مادرها به کتاب اهمیتی نمیدن؟

دیدید وقتی سیسمونی نوزاد می برن؟

تا لباس 8-7 سالگیش هم می زارن. تا اسباب بازی که به درد 10 سالگیش می خوره رو می زارن. اما یه دونه کتاب که به درد 2 سالگی بچه بخوره هم نمی زارن.

اخیرا یه تعداد کتاب کودک دیدم خیلی کیف کردم. تمام اصول دین و فروع دین، بحث انتظار و ظهور، معرفی کربلا و جمکران و مشهد و ... رو اوردن در زبانی بسیار ساده در قالب شعر برای بچه های پیش دبستانی.

اما اینقدر به کتاب خونه کم سر می زنیم و بی خبر هستیم که اصلا از هفت دولت آزادیم.

دیگه بقیع غریب نیست، کی گفته بقیع غریبه؟ دیگه امام رضا ع غریب نیست، کی گفته امام رضا ع غریبه؟

الان کتاب غریبه حتی نزد مبلغینمون.




عطر نماز ::: دوشنبه 85/5/30::: ساعت 1:45 عصر

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2


بازدید دیروز: 4


کل بازدید :112479
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>لوگوی دوستان<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<